بسیاری از اقتصاددانان عقیده دارند که تاثیر تحریم بر کسب و کار ها و اقتصاد ایران چشمگیر بوده است. تاثیرات تحریم‌ها در چندین زمینه از جمله صنعت نفت، بانکداری، حمل و نقل، تجارت بین‌المللی و سرمایه‌گذاری، قابل مشاهده است. البته برخی از اقتصاددانان عقیده دارند که نابسامانی وضعیت اقتصادی ایران صرفا به دلیل تحریم های غرب نیست. آنها می‌گویند که سوء مدیریت نیز به اندازه تحریم ها به اقتصاد کشور ضربه زده است. بنابراین با توجه به متعهد بودن متغیرهای اقتصادی، شاید نتوان به طور دقیق گفت که تاثیر تحریم بر کسب و کار ها و بر اقتصاد جامعه چقدر بوده است. البته مطالعات مختلفی صورت گرفته که اطلاعات دقیق تری در این باره به ما ارائه می‌دهند. بنابراین توصیه می‌شود با این نوشته همراه باشید تا نتایج این مطالعات را با هم مرور کنیم.

 

از چه زمانی از جانب غرب، استفاده از تحریم های اقتصادی علیه دیگر کشورها رایج شد؟

سالهاست که جهان غرب و به ویژه آمریکا از تحریم های اقتصادی به عنوان یک اهرم فشار بر دیگر کشورها استفاده می کند. منتها نقطه عطف استفاده از این ابزارِ فشار از زمان رئیس جمهورِ وقت آمریکا، وودرو ویلسون بود. ویلسون تحریم های اقتصادی را به عنوان «درمانی مسالمت آمیز، خاموش و مرگبار» توصیف می‌کرد و به قدرت منحصربه‌فرد جنگ اقتصادی اعتقاد داشت. او معتقد بود که تحریم ها «فشاری را اعمال می‌کنند که هیچ کشور مدرنی نمی‌تواند در برابر آنها مقاومت کند». اکنون یک قرن از این صحبت های ویلسون می‌گذرد و قدرت تحریم‌های اقتصادی، بیش از هر زمان دیگری مشهود است. در طول این سال‌ها مشخص شده است که تاثیر تحریم بر کسب و کار ها و اقتصاد کشورهایِ مورد تحریم می‌تواند مرگبار باشد.

 

 

چرا اکثر مطالعات انجام شده در مورد تاثیر تحریم بر کسب و کار ها به ایران مربوط می شوند؟

تاثیر تحریم بر کسب و کار ها و اقتصاد در هیچ جای دنیا واضح تر از ایران نیست. زیرا ایران یکی از تحریم شده‌ترین کشورهای جهان است. بنابراین مهمترین مطالعاتی که تاکنون در رابطه با تاثیر تحریم اقتصادی بر فضای کسب و کار انجام شده اند به ایران مربوط می شوند. تحریم‌هایی که تاکنون علیه ایران اعمال شده اند جزو شدیدترین تحریم ها در سطح جهانی بوده اند. این تحریم ها طیف گسترده‌ای از پیامدهای منفی را در اقتصاد کلان ایران در پی داشته اند. از جمله کاهش سریع ارزش پول، کسری‌های شدید تجاری و مالی، تورم بالا و افزایش نرخ‌ فقر در سطح جامعه.

 

تاثیر تحریم بر کسب و کار های ایران بر پایه مطالعاتِ معتبر در سطح بین المللی

برای پی بردن به تاثیر تحریم بر کسب و کار های ایران بهتر است به مطالعات منتشر شده در سطح بین المللی مراجعه کنید. در ادامه این نوشته به مطالعات و تحقیقاتی اشاره شده است که در سطح جهانی دارای اعتبار هستند.

 

مطالعه غریب نواز در مورد اثر تحریم های اقتصادی بر تولید داخلی ایران

یکی از مشهورترین مطالعاتی که در مورد اثر تحریم های اقتصادی بر تولید در ایران انجام شده است توسط غریب نواز در سال ۲۰۱۷ بوده است. این مطالعه نشان می دهد که اثر تحریم های اقتصادی بر تولید ناخالص ملی ایران طی سه سال تحریم (۲۰۱۲-۲۰۱۴) چشمگیر بوده است (۱۷ درصد کاهش در GDP ایران در این دوره). البته سبکی که در این مطالعه پیروی شده است SCM نام دارد . در این سبکِ تحقیقاتی، تقریبا اثر متغیرهای دیگری همچون سوء مدیریت نادیده گرفته می‌شود. به همین دلیل برخی از صاحب نظران به نتایج این تحقیق نقد وارد کرده اند.

 

 

 

مطالعه فرزانگان و هایو در سال ۲۰۱۹ در مورد تاثیر تحریم ها بر اقتصاد رسمی و غیر رسمی ایران

بر اساس این مطالعه نیز می‌توان به منفی بودن تاثیر تحریم اقتصادی بر فضای کسب و کار ایران پی برد. این مطالعه به ما می‌گوید که تحریم‌های بین‌المللیِ علیه ایران در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ نه تنها نرخ رشد تولید ناخالص داخلیِ واقعی را کم کرد، بلکه نرخ رشد اقتصادِ سایه را نیز کاهش داده است. منظور از اقتصاد سایه اقتصاد غیر رسمی یا همان اقتصاد ناشی از مشاغل آزاد است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که تاثیر مطلق تحریم ها بر اقتصاد سایه، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر آماری بزرگتر از تاثیری است که بر اقتصاد دولتی و رسمی داشته است. یعنی اینکه شغل های آزاد، از تحریم ها آسیب بیشتری نسبت به مشاغل دولتی دیده اند. این اتفاق، منجر به افزایش نرخ بیکاری و تورم و کاهش قدرت خرید بسیاری از خانوارها در سالهای مورد مطالعه شده است. مشخص شده که در آن دوره، تقاضای کمتری برای همه کالاها و خدمات در بین مردم وجود داشته است.

 

مطالعه قمی در مورد اثر تحریم های اقتصادی بر اشتغال و مشاغل آزاد

مطالعه اخیری توسط قمی در سال ۲۰۲۲ در مورد تاثیر تحریم بر کسب و کار ها انجام شد. این مطالعه اثرات کل و ناهمگن تحریم های اقتصادی بر ایران را بین سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ مورد بررسی قرار می دهد. طبق این تحقیق، حدود ۱۰ درصد از کل خانوارهای ایران در این دوره زمانی به زیر خط فقر رفتند و تنها حداکثر ۶ درصد از آنها بعدها توانستند وضعیت خود را بهبود ببخشند». نتایج قمی نشان می‌دهد که «خانوارهای روستایی، جوان و کم‌سواد، شاغل در بخش خصوصی، اقلیت‌های مذهبی و خانوارهای متعلق به گروه‌های با درآمد کم و متوسط، بالاترین نرخ انتقال به سمت فقر را طی تحریم ها دارند». در حالی که خانوارهای شاغل در بخش دولتی و خانواده هایی که تحصیلات عالی دارند کمترین آسیب را متحمل می شوند.

این مطلب ادامه دارد…

تاثیر رضایت مشتری بر کسب و کار ها قابل انکار نیست. این موضوع، عنصری اساسی در موفقیت همه کسب و کارها محسوب می‌شود. رضایت مشتریان بیانگر ارزشی است که به مشتریان ارائه می‌شود و می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی بر موفقیت و رشد کسب و کار داشته باشد. برای کسب این رضایت، ارائه دهندگان کالا یا خدمات باید تمرکز خود را بر درک بهتر نیازهای مشتریان قرار دهند. ارزیابی کیفیت خدمات، پذیرش نظرات و پیشنهادات، پیگیری مشکلات و ارائه راه حل‌های مناسب، از جمله فعالیت‌هایی هستند که می‌توانند به بهبود رابطه بین کسب و کارها و مشتریان منجر شوند. علاوه بر این، کسب و کارها باید بتوانند تجربه ای مثبت از خرید را برای مشتریان ایجاد کنند. عواملی همچون آسانی دسترسی به محصولات، ارائه اطلاعات کافی و صحیح، خدمات پس از فروش مناسب و … در ایجاد این تجربه تاثیر گذارند. با این نوشته همراه باشید تا  بیشتر در مورد روش‌های کسب رضایت مشتری و تاثیر رضایت مشتری بر کسب و کار ها بدانید.

 

تاثیرات و اهمیت رضایت مشتری بر رونق کسب و کار

اولین تاثیر رضایت مشتری بر کسب و کار؛ افزایش اعتبار و اعتماد عمومی

یکی از جنبه های اهمیت رضایت مشتری بر رونق کسب و کار این است که این رضایت در نهایت به افزایش اعتبار عمومی می‌انجامد. وقتی مشتریان از خرید و خدمات ارائه شده توسط یک کسب و کار راضی هستند به احتمال زیاد آن خدمات و محصولات را به دوستان و آشنایان خود نیز توصیه می‌کنند. همچنین احتمال اینکه در شبکه‌های اجتماعی و انجمن‌ها در مورد کسب و کار مربوطه، به شکلی مثبت نظر بدهند بسیار بالا می‌رود. خب در نتیجه به تدریج اعتماد عمومی به آن کسب و کار افزایش یافته و رابطه مشتریان با آن طولانی مدت تر خواهد شد. عکس این حالت را نیز می‌توان تصور کرد. با توجه به اینکه درصد بالایی از مردم از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند، اشتراک گذاری نظرات آسان تر از همیشه شده است. اگر یک مشتری تجربه بدی با شرکت شما داشته باشد، می‌تواند این تجربه بد را با هزاران نفر به اشتراک بگذارد.

 

اولویت دادن به رضایت مشتری و ایجاد تغییرات بر اساس بازخوردهای منفی می تواند سبب شود که نظرات بهتری در مورد کسب و کار شما شکل بگیرد. در نتیجه می‌توانید مشتریان بیشتری داشته باشید. اگر می‌خواهید کامنت های منفی به اعتبار شما آسیب نزنند در اسرع وقت به آنها پاسخ دهید. بابت خطاها عذرخواهی کنید. از مشتریان ناراضی بخواهید به شما پیام مستقیم بدهند تا اطلاعات بیشتری در مورد مشکل آنها داشته باشید و راحت تر بتوانید مشکل را رفع کنید.

 

دومین تاثیر رضایت مشتری بر کسب و کار؛ کاهش هزینه‌های بازاریابی و جذب مشتری

دیگر اهمیت رضایت مشتری بر رونق کسب و کار به کاهش هزینه های بازاریابی و تبلیغات مربوط می شود. تجربه، ثابت کرده است که رضایت مشتریان به طور مستقیم هزینه‌های بازاریابی و جذب مشتریان جدید را کاهش می‌دهد. همانطور که اشاره کردیم مشتریان راضی، تمایل بیشتری به بازگشت و تکرار خرید داشته و به کسب و کار مربوطه وفادار ترند. آنها نه تنها وفادار ترند، بلکه به عنوان سفیران کسب و کار نیز عمل می‌کنند. یعنی درباره تجربه مثبتی که داشته اند با خانواده، دوستان و همکاران خود صحبت کرده و آنها را نیز به تکرار این تجربه ترغیب می‌کنند. این توصیه‌ها و ترغیب ها به شیوه ای کارآمد در راستای اهداف تبلیغاتی و بازاریابی کسب و کارِ مربوطه عمل کرده و از هزینه های بازاریابی و تبلیغات آن می‌کاهند.

 

سومین تاثیر، افزایش شانس رقابتیِ کسب و کارها

گزارش Trends Experience Customer Zendesk در سال ۲۰۲۲ به نتایج جالبی در مورد اهمیت رضایت مشتری بر رونق کسب و کار ها دست یافت. طبق این بررسی، مشخص شد که ۶۱٪ از مصرف کنندگان تنها پس از یک تجربه بد، به یک نام تجاری رقیب روی می آورند. خب این به ما می‌گوید که اگر مشتریان، راضی نباشند نه تنها میزان فروش آیندۀ ما کاهش می یابد بلکه رقیب های ما قدرتمند تر خواهند شد. به همین دلیل است که اغلب کسب و کارهای موفق از یک نانوایی‌ ساده گرفته تا کمپانی‌های غول آسایی همچون آمازون به تاثیر رضایت مشتری بر کسب و کار خود اعتقاد دارند.

 

 

چهارمین تاثیر رضایت مشتری بر کسب و کار، افزایش درآمد و سودآوری

تاثیر رضایت مشتریان بر فروش محصولات و خدمات بر هیچکس پوشیده نیست. مطمئنا رضایت مشتری تاثیر قابل توجهی بر درآمدها و سودآوری کسب و کار خواهد داشت. مشتریان راضی علاوه بر اینکه دوباره خرید می‌کنند ممکن است در خریدهای مجدد حجم خرید هایشان را نیز افزایش دهند. این به معنی افزایش فروش و درآمد کسب و کارها است. به علاوه، مشتریان راضی تمایل بیشتری به دریافت خدمات اضافی، خرید محصولات یا خدمات مرتبط و ارتقاء به سطوح بالاتری از خدمات ‌دارند. اینگونه تمایلات نیز باعث افزایش فروش و سودآوری کسب و کارها خواهند شد. بنابراین بسیاری از کسب و کارها که تاثیر رضایت مشتریان بر فروش محصولات خود را بارها تجربه کرده اند استراتژی های فروش یک باره را ناکارآمد می‌دانند. آنها می‌خواهند ارتباط طولانی‌مدت تری با مشتریان خود برقرار کنند و مشتریان را برای مدت ها و حتی برای همیشه راضی و وفادار نگه دارند.

 

روش های رایج برای سنجش میزان رضایت مشتریان

اکنون، آگاهی بیشتری در مورد تاثیر رضایت مشتریان بر فروش محصولات و موفقیت کسب و کار خود دارید. منتها آیا می‌دانید چگونه به میزان این رضایت پی ببرید؟ میتوانید از یکی از روش‌های زیر استفاده کنید.

این مطلب ادامه دارد…

انتخاب شغل یک تصمیم مهم در زندگی است که بر ابعاد مختلف زندگی و پیشرفت شخصی و حرفه‌ای تأثیر گذار است. معیارهای انتخاب شغل متنوع هستند و هر فرد، ممکن است برای انتخاب شغل آینده اش معیارهای خاص خود را داشته باشد. زیرا هر فرد دارای ویژگی‌ها، نیازها، ارزش‌ها و تمایلاتی منحصر به فردی است. افراد، بر اساس تجربیات زندگی، آموخته‌ها، تحصیلات، علایق و تجربیات شغلیِ قبلی خود تصمیم می گیرند که چه شغلی را انتخاب کنند. همچنین، تفاوت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع مختلف نیز باعث می‌شوند که افراد، نیازها و اولویت‌های متفاوتی را در انتخاب شغل داشته باشند. مثلاً برخی افراد به حرفه‌ای علاقه‌مند هستند که امکان ارتباط اجتماعی بیشتری را فراهم کند. در حالی که برخی دیگر به دنبال شغلی هستند که در آن به طور مستقل و خلاقانه فعالیت کنند. خود شما چه معیارهایی برای انتخاب شغل دارید؟ آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده اید؟ با این نوشته همراه باشید تا به شما کمک کنیم معیارهای بهتری برای انتخاب شغل داشته باشید.

 

معیارهای انتخاب شغل مناسب کدامند؟

منظور از معیارهای انتخاب شغل مجموعه‌ای از عوامل و ملاک ‌ها هستند که افراد در انتخاب شغل، بر اساس آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند. این معیار ها بر اساس ویژگی‌ ها، نیاز ها، ارزش‌ ها و تمایلات شخصی افراد تعیین می شوند. برخی از رایج ترین معیارهای موجود در این زمینه به شرح زیر هستند:

 

اولین مورد از معیارهای انتخاب شغل، علاقه

علاقه می تواند بر انتخاب شغل تاثیر بزرگی داشته باشد. وقتی فرد به شغلی علاقه‌مند است، انگیزه بیشتری برای پیشرفت و ارتقا در آن شغل پیدا می‌کند. بنابراین علاقه به شغل می‌تواند سبب استمرار و پیشرفت در حرفه و رضایت شغلی شود. علاقه به شغل همچنین می‌تواند انرژی فرد را بالا ببرد و بر کارایی و موفقیت حرفه‌ای وی تاثیری مثبت بگذارد. البته برخی از افراد به یک حوزه حرفه ای خاص علاقه دارند ولی مزایای بهتر در شغلی دیگر نیز آنها را وسوسه می‌کند. در نتیجه در یک دوراهی سخت گرفتار می شوند. آنها نمی‌دانند که شغل پر درآمد تر را انتخاب کنند یا وارد شغلی شوند که از دیرباز به آن علاقه داشته اند. به هر حال این به خود افراد بستگی دارد که از علایق خود تبعیت کنند یا نه. منتها باید توجه کنند که موفقیت در حرفه ای که به آن علاقه نداشته باشند بسیار سخت تر از موفق شدن در مشاغل دلخواه است.

 

دومین مورد از معیارهای انتخاب شغل، استعداد

اگر چه ممکن است علاقه یکی از معیارهای مهم انتخاب شغل باشد ولی به تنهایی معیار چندان دقیقی نیست. به عنوان مثال فردی که به یک شغل خاص علاقه دارد باید استعداد آن شغل را نیز داشته باشد وگرنه نمی‌تواند وارد آن حوزۀ کاری شود. استعداد به معنی قدرت و توانایی طبیعی و ذاتی فرد در یک زمینه خاص است. البته ممکن است استعداد ها در طول زمان توسعه یابند و با تجربه و آموخته ‌ها تقویت شوند.  نکته دیگر اینکه افراد مختلف در زمینه‌ های مختلفی استعداد دارند. از جمله زمینه های فنی، تحلیلی، خلاقیت، هنری، ارتباطی، رهبری و غیره.

مثلا فردی که استعدادهای تحلیلی و عددی بالایی دارد، ممکن است در حوزه‌ های مرتبط با علوم ریاضی، آمار، حسابداری و تحلیل داده، شغلی مناسب تر را پیدا کند. در مقابل، فردی با استعدادهای هنری قوی، ممکن است در حوزه‌هایی مانند طراحی گرافیک، موسیقی، نقاشی یا بازی سازی، بهترین عملکرد را از خود نشان دهد. به هرحال، انتخاب شغلی که با استعداد های فرد سازگاری داشته باشد بیشترین رضایت شغلی و امکان موفقیت را برای آن فرد در پی خواهد داشت.

 

سومین معیار انتخاب شغل مناسب، شرایط مالی شغل

مهمترین معیار انتخاب شغل مناسب برای بسیاری از افراد شرایط مالی و مزایای شغل مورد نظر است. این معیار به این معنی است که فرد در انتخاب شغل خود به جوانب مالی مرتبط با آن شغل خود توجه می‌کند. شرایط مالی یک شغل، می‌تواند شامل حقوق پایه، پاداش، بیمه‌ها، سهمیه‌ها، مزایای غیرنقدی، مرخصی ها و امثال اینها باشد. علاوه بر این، فرصت‌های پیشرفت شغلی و افزایش درآمد در طول زمان نیز می‌توانند در  این زیرمجموعه قرار گیرند. در کل، برای بسیاری از افراد، شرایط مالی و درآمد حاصل از شغل، بخش مهمی از تصمیمات حرفه‌ایشان است. به هر حال، بسیاری از مردم نیازهای مادی و هزینه های زیادی در زندگی خود دارند. البته باید به‌یاد داشته باشید که شرایط مالی، تنها یکی از عوامل مهم در انتخاب شغل است و تعیین کننده‌ی کلیِ موفقیت و رضایت شغلی نیست. منتها برای بسیاری از افراد، میزان درآمد و شرایط مالیِ یک شغل، تاثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی، رضایت و امنیت مالی آنها دارد.

 

چهارمین مورد از معیارهای انتخاب شغل، ارزش های شخصی

شاید برای بسیاری از افراد، مهمترین معیار انتخاب شغل مناسب، مطابقت داشتن شغل با ارزش های شخصی باشد. ارزش‌های شخصی به مجموعه ای از اصول، اخلاقیات و اعتقادات اشاره دارد که افراد بر اساس آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند. این ارزش‌ها، معیارهایی هستند که درک  آن‌ها بستگی به پشتوانه فرهنگی، دینی، تربیتی و تجربیات هر فرد دارد. مثلا یک فرد مسلمانِ معتقد معمولا بر اساس معیارهای انتخاب شغل در اسلام، شغل خود را انتخاب می کند. معیارهای انتخاب شغل در اسلام متعدد هستند. از جمله اینکه شغل به جایگاه و شان انسان در جامعه خدشه ای وارد نکند و نیازی به انجام افعال حرام نداشته باشد. به علاوه از دیدگاه اسلام شغلی که شما انتخاب می‌کنید نباید صرفا برای خودتان سودمند باشد و باید برای جامعه نیز فوایدی داشته باشد. اینها تعدادی از مهمترین معیارهای انتخاب شغل در اسلام هستند که افراد در انتخاب شغل، مد نظر قرار می دهند.

این مطلب ادامه دارد…

اصول مدیریت یکی از اصول مهم و شناخته شده در علم روانشناسی است. کاربرد این اصول با افزایش فعالیت های کاری در شرکت های تجاری شدت گرفته است. طبق تحقیقات انجام شده افرادی که از این اصول در مدیریت کسب و کار خود استفاده می کنند، به نتایج بهتری می رسند. بنابراین توصیه می شود افرادی که قصد اداره مجموعه یا کسب و کاری را دارند حتما به درستی از اصل های مدیریت صحیح آگاه شوند.

اصول مدیریت و برنامه ریزی به طور کلی شامل پنج بخش بوده و به اصول پنجگانه شناخته می شوند. اولین اصل برنامه ریزی می باشد. مدیر باید بتواند با برنامه ریزی های آگاهانه و مطمئن اهداف مجموعه را به خوبی به نتیجه برساند. دومین اصل سازماندهی می باشد. مدیر مجموعه باید بتواند وضعیت کارکنان را به خوبی کنترل کند. سازماندهی فعالیت ها به تجلی شدن اهداف و مدیریت بهتر مجموعه منجر می شود.

سومین اصل مدیریت به کار گماردن نام دارد. در این اصل نحوه عملی کرده ایده ها و اجرای برنامه ریزی صورت گرفته بیان می شود. هدایت و رهبری همراه با کنترل فعالیت ها و نظارت بر کارکنان و وضعیت کاری نیز اصول چهارم و پنجم را تشکیل می دهند. در صورتی که اصل های مدیریت دقیق و متعادل رعایت شوند می توانند مجموعه و کسب و کار را به جایگاه خوبی برسانند.

لازم به ذکر است استفاده از اصل ایده آل گرایی طی به کارگیری اصل های مدیریت نیز ضروری است. افرادی که قصد استفاده از اصول مدیریت و برنامه ریزی را دارند باید در نظر داشته باشند که افراط می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. کنترل مجموعه نباید بیش از حد سخت گیرانه باشد. همچنین برنامه ریزی های متعادل و در حد انتظار نیز همواره بهتر از برنامه ریزی های بیش از حد انتظار و به اصطلاح فضایی نتیجه می دهد. تمامی این موارد در صورت داشتن تعادل طی به کارگیری این اصول به دست می آید.

اهمیت شناخت اصول مدیریت

 

بدیهی است شناخت اصول مدیریت از چندین جهت اهمیت دارد. در محیط کار رفتار ها و تصمیمات مدیر مجموعه روی شرایط کارکنان و در نهایت اهداف مجموعه تاثیرات زیادی می گذارد. به طور مثال یکی از اهمیت های شناخت اصل مدیریت صحیح آگاهی بیشتر و بهبود شناخت می باشد. مدیرانی که با اصل های مدیریت آشنا باشند تصمیمات بهتری گرفته و وظایف و مسئولیت های خود را بهتر شناسایی می کنند.

فرایند مدیریت در ظاهر فعالیتی آسان و معمولی به نظر می رسد اما واقعیت این طور نیست. در واقع این کار نیز با چالش های بسیاری همراه می باشد. در نتیجه افرادی که اصل های مدیریت را بشناسند راحت تر با چالش های فرایند مدیریت مواجه شده و با تصمیمات بهتر آن ها را به پایان می رسانند. چنین افرادی می توانند برای دیگر مدیران الگو بوده و حتی به آموزش آن ها بپردازند،

اصول مدیریت و برنامه ریزی را می توان نقشه راهی واضح برای مدیران تعریف کرد. شناخت دقیق وظایف کمک زیادی به داشتن عملکردی صحیح و پر بازده می کند. این اصول نقشه راهی را که احتمال موفقیت در آن بالا است در اختیار مدیران قرار می دهند. همان طور که می دانید سطوح مدیریت در سازمان ها یا مجموعه های کاری متفاوت است. در واقع با اصل های مربوط به مدیریت می توان با وظایف و مسئولیت های مدیریتی هر سطح بیشتر آشنا شد.

 

 

آشنایی با اصول مدیریت منابع انسانی

 

اصل های مدیریت انواع مختلفی دارند که هر یک از آن ها متناسب با محیط کار و فعالیت سازمان انتخاب می شوند. یکی از پرکاربرد ترین آن ها اصول مدیریت منابع انسانی می باشد. در واقع کارکنان و نیرو های یک مجموعه ارزشمند ترین دارایی آن ها محسوب می شوند. چرا که یک مجموعه در صورت داشتن نیروی کار و منابع انسانی قوی به سرعت می تواند به جایگاه ویژه ای در بازار کار برسد. مدیریت بهتر منابع انسانی باعث حفظ کارکنان توانمند و بهره گیری از خلاقیت و نوآوری آن ها در جهت رسیدن به اهداف سازمان می شود.

مدیریت صحیح منابع انسانی سیاست های صحیح جهت مدیریت کارکنان را توضیح می دهد. در فرایند مدیریت منابع انسانی وظایف و تصمیمات مدیران در رابطه با کارکنان نیز ارائه می شود. در این صورت مدیران می توانند با سیاست ها و تصمیمات کلیدی خود از سرمایه های ارزشمند مجموعه در جهت رسیدن به اهداف نهایت استفاده را داشته باشند.

عوامل های مختلفی اصول مدیریت منابع انسانی را شامل می شوند. اولین مورد استخدام و اخراج می باشد. مدیران باید بتوانند به خوبی از توانمندی ها و سازگاری های کارکنان مطلع شده و با تصمیمات صحیح و آگاهانه نسبت به استخدام یا اخراج آن ها اقدام کنند. دومین اصل ارزیابی عملکرد آن ها می باشد. هر مجموعه ای معیار های مشخصی برای ارزیابی کارکنان دارند که این معیار ها متناسب با نوع کسب و کار است. مدیران باید با ارزیابی های مستمر نسبت به عملکرد صحیح کارکنان آگاهی داشته باشند.

نگهداری کارمندان مفید و سیاست های مربوط به جلب رضایت آن ها سومین اصل مدیریت منابع انسانی می باشد. در صورتی که فردی برای مجموعه مفید باشد و بتواند در آینده سازمان را به نتایج خوب برساند باید در مجموعه راضی نگه داشته شود. مدیرانی که به مطالعه اصل های مدیریت منابع انسانی پرداخته باشند بهتر می توانند استراتژی های مناسب را برای این کار انتخاب کنند.

شناخت انواع مدیریت

 

شاید تصور کنید که مدیریت یک فعالیت مشخص بوده و هر فردی که با عنوان مدیر شناخته شود وظیفه مشخصی دارد. واقعیت این طور نیست. سطوح مختلفی از مدیریت وجود دارد. هر یک از این سطوح ویژگی ها و وظایف مشخصی داشته و باید طبق آن ها اصول مدیریت و برنامه ریزی را انتخاب کنند. به طور کلی سطوح مدیریت در سه سطح مشخص می شود.

اصول مدیریت برای سطح اول که مدیران ارشد می باشند بیشتر روی برنامه ریزی و تصمیم گیری تمرکز دارد. در سطح دوم این اصل ها به نظارت روی کارکنان تبدیل شده و در سطح سوم اصول مربوط به عملی کردن تصمیمات بیان می شود. شناخت هر سطح از مدیریت و اصول مربوط به آن باعث تسریع روند پیشرفت در کار ها و رسیدگی به اهداف می شود. توصیه می شود هنگام شروع کسب و کار حتما با انواع مدیریت و اصول مربوط به آن آشنا شوید.

این مطلب ادامه دارد…